مجيد تفرشي* خبر كوتاهي است كه شايد در نگاه بسياري امري عادي و پيشپاافتاده تلقي شود: اليزابت دوم ملكه بريتانيا قرار است چهارشنبه حين ديداري از يك موسسه خيريه در بلفاست، مركز ايرلند شمالي با مارتين مكگينس مواجه شده و با او دست بدهد. مكگينس معاون وزير اعظم حكومت ائتلافي محلي ايرلند شمالي و نفر دوم حزب «شين فين» است. به گفته مكگينس، او قبلا فرمانده ارشد عمليات نظامي «ارتش جمهوريخواه ايرلند/ اي.آر.اي» بوده است. بيش از 200 سال از آغاز جنبش جمهوريخواهي و استقلالطلبي كاتوليكها، چپگرايان و ديگر سلطنتستيزان و مخالفان اتحاد ايرلند و بريتانيا گذشته است. حدود صد سال نيز از زمان آغاز فعاليت جدي مسلحانه ارتش جمهوريخواه ايرلند عليه حكومت پادشاهي بريتانيا سپري شده است. از آن زمان تا آوريل 2008 و امضاي پيمان تاريخي صلح «توافق گودفرايدي»، ميان دولت بريتانيا و ديگر طرفهاي اصلي درگير در مناقشه ايرلند شمالي، گروههاي مختلف تندرو و مسلح جداييطلب در ايرلند شمالي، فراز و نشيبهاي مختلفي را پشت سر گذاشتند و دچار انشعابهاي مختلفي شدند. با اين همه جمهوريخواهان اتفاق نظر خود را در چند محور حفظ كردند: مبارزه بيوقفه و سازشناپذير و همهجانبه با سلطنت بريتانيا، مقابله با تداوم الحاق ايرلند شمالي به بريتانيا و تلاش براي استقلال ايرلند شمالي و دستكم الحاق آن به جمهوري ايرلند. در اين دوره جمهوريخواهان بارها زندان رفتند، ترور شدند، اعتصاب كردند، كشته شدند و حتي با وجود انتخاب برخي از اعضاي سازمان سياسيشان (شين فين) به نمايندگي پارلمان بريتانيا، تنها به دليل آنكه حاضر به قسم خوردن به كيان ملكه و تاييد سلطنت در بريتانيا نشدند، از خير نمايندگي پارلمان و مزاياي مختلف حضور در مجلس عوام گذشتند. در مقابل، اتحادگرايان پروتستان و مليگراي هوادار دولت مركزي لندن هم در طول دهههاي گذشته از هيچ تلاش نظامي و سياسي براي نابودي و سركوب طرف ديگر و دشمنان محلي خود كوتاهي نكردند؛ تلاشهايي كه گاه حتي دولت مركزي لندن را نيز به ستوه ميآورد و منجر به تعقيب و دستگيري تندروان خشونتطلب اتحادگرا هم ميشد. پيمان صلح گودفرايدي به عنوان يك رويداد بزرگ در تاريخ معاصر بريتانيا و اروپا، مقدمهاي براي آشتي ملي و تشكيل دولت محلي وحدت ملي شد. براي نخستين بار رهبران جمهوريخواهان و اتحادگرايان پس از چندين مرحله جنجالي به تدريج موافقت كردند تا با هم در راه وحدت ملي منطقه و تحت پرچم دولت مركزي لندن كار كنند. با اين همه، برخي اختلافات همچنان پابرجا ماند. نه جمهوريخواهان حاضر به بخشيدن و فراموش كردن فجايع دولت و متحدان محلي آنها بودند و نه دولت لندن و اتحادگرايان ايرلندي حاضر بودند ترورها و اقدامات چريكي و نظامي ارتش جمهوريخواه ايرلند را فراموش كرده و عاملان آنها را عفو كنند. در طول حدود سه دهه اقدامات خشن جمهوريخواهان صدمات زيادي به سياستمداران بريتانيايي و وابستگان آنها پيش آمده بود. گذشته از انفجار محل برگزاري نشست سالانه حزب محافظهكار در برايتون در اكتبر 1984 كه منجر به كشته شدن پنج نفر از جمله يك وزير، مصدوميت چندين نفر و معلول شدن همسر نرمن تبيت وزير وقت تجارت و صنايع و همچنين جان سالم به در بردن معجزهآساي مارگارت تاچر نخستوزير وقت و همسرش شد، ميتوان به حادثه ترور لرد لويي مونباتن آخرين نايبالسلطنه هند و دايي همسر ملكه اليزابت، توسط ارتش جمهوريخواه ايرلند، در حالي كه در دوران كهنسالي و بازنشستگي بود و هيچ سمت رسمي نداشت، اشاره كرد. در آن سالها علاوه بر كشته شدن مردم عادي غيرمسلح در تظاهرات آرام، جمهوريخواهان نيز هدف ترورهاي دلخراش، آزار و دستگيري، اعتصاب غذاهاي مكرر و نقض حقوق اوليه انساني آنها در زندانهاي بريتانيا ميشدند. در 14 سال اخير كه پيمان صلح گودفرايدي امضا و اجرايي شده، هنوز معماي چگونگي و دامنه فعاليتهاي ارتش جمهوريخواه و نحوه ارتباطش با شين فين كاملا حل نشده است. جري آدامز رهبر شين فين و ديگر جمهوريخواهان ايرلند شمالي، ضمن پذيرش پيمان صلح همچنان فاصله و موضع اختلافي خود را با سلطنت و دولت حفظ كردهاند. با اين همه، در سالهاي اخير، مكگينس از معدود كساني بود كه با وجود نقش مهمش در صلح ايرلند شمالي و حكومت ائتلافي وحدت ملي، به دليل افشا و آزادسازي اسناد محرمانه امنيتي، شجاعت به خرج داد و رسما به عضويت و نقش كليدي و فرماندهي نظامي خود در ارتش جمهوريخواه اعتراف كرد. در سالهاي اخير چند اتفاق مهم رخ داده كه دو طرف در مواضع خود نرمتر شدهاند. ايرلنديها دريافتهاند كه سوداي استقلال و جدايي از بريتانيا دستكم فعلا عملي نيست و راهحل كنوني مشاركت در دولت محلي از طريق صندوق راي، براي رسيدن به خواستههاي تاريخي و مدني آنان، كارسازتر و موفقتر از دست بردن به سلاح آتشين عمل كرده است. در سالهاي گذشته، آنان همچنين در تلاش بودهاند تا بخت خود را در عرصه سياسي جمهوري ايرلند نيز بيازمايند و در اين راه نيز به موفقيتهاي محدودي رسيدهاند. ظاهرا و با توجه به تحولات و تشتتهاي سياسي اخير در دوبلين و مشكلات شديد اقتصادي آن كشور با منطقه يورو، شانس شين فين براي موفقيت بيشتر در عرصه سياسي جنوب ايرلند نيز افزايش يافته است. دو طرف بهخصوص با استفاده از تجربه پيمان گودفرايدي به خوبي دريافتهاند كه جهان امروز زمانه باز كردن گرهها، نه با دندان كه با سرانگشت تدبير و ابزار درايت و آيندهنگري و مسالمتجويي و كاهش دادن تنشهاي تاريخي و سنتي براي اهدافي بزرگتر و مهمتر است. از سوي ديگر، براي دستگاه سلطنت و حكومت بريتانيا نيز فشردن دست رهبر گروه جداييطلب چريكي كه سالها در پي كشتن و صدمه زدن به سياستورزان آن كشور بوده كار چندان سادهاي نيست. از هماكنون رسانههاي دست راستي از قبيل روزنامههاي ديلياكسپرس و ديليميل، ضمن ابراز ناراحتي از ملاقات آينده ملكه و مكگينس، نسبت به تبعات و عواقب اين ديدار هشدار دادهاند. برخي نيز با فرو خوردن خشم خود اقدام ملكه را شجاعانه و در جهت كمك به حفظ منافع ملي كشور ارزيابي كردهاند. جمهوريخواهان تندرو نيز به شدت به رهبري شين فين و بهخصوص جري آدامز و مكگينس براي پذيرش چنين ديداري حمله كرده و اين اقدام را نشانهاي از عدول از مواضع اصولي و كوتاه آمدن از مطالبات تاريخي ضدسلطنت بريتانيا دانستهاند. از هماكنون مخالفتهاي جدي در بين جمهوريخواهان و كاتوليكهاي ايرلندي عليه سفر ملكه به دوبلين و تصميم رهبري شين فين براي استقبال از او آغاز شده است. دو طرف مناقشه به خوبي ميدانند كه گذشته را نميتوان محو و فراموش كرد. نميتوان كشتهشدگان دو طرف را زنده كرد يا از بازماندگان آنان و صدمهديدگان خواست تا از خونخواهي عزيزان خود بگذرند. در عين حال طرفين ماجرا به خوبي ميدانند كه اين اقدام، با همه تلخي و سختي آن، تا چه حد ميتواند در جهت حفظ منافع درازمدت ملي و حتي كمك به رسيدن آنان به اهداف سياسيشان موثر واقع شود. دو طرف به خوبي دريافتهاند كه سياست، هنر امكانات است و در عرصه سياست، دشمنان ديروز ميتوانند متحدان فردا باشند. *تاريخ نگار و پژوهشگر مقيم بريتانيا

نظرات